من زخم های بی نظیری به تن دارم
اما تو مهربان ترینشان بودی
عمیق ترینشان
عزیز ترینشان
بعد از تو آدم ها…تنها خراشی بودندبر من که هیچ کدامشان به پای تو
نرسیدند
عشق من…خنجرت کولاک کرد…
هنوز نفهميدم
من ماندم تو رفتي
تو رفتي من ماندم
زندگي جدايمان كرد
كار خدا بود
شايدم
گوش هاي تو خريدار حرف مردم بود
من
مانده ام هنوز...
فصل هواي دو نفره اومد
فصل خودم و تنهاييم...
عاشق پسر خاله كلا قرمزيم
ديدي رفته بود يه كيك مسموم رو تنهايي خورده بود
كه بقيه مريض نشن
بهش گفتن خب چرا ننداختي دور؟
گفت مورچه ها اگه بخورن مريض مشين !
به مورچه كه نميشه سرم وصل كرد...
ما كجا مونديم؟
خوابم نمی برد
به همه چیز فکر کرده ام
حتی تو
و می دانم که خوابی
وقبل از بسته شدن چشم هایت
به همه چیز فکر کرده ای
جز من …
بزن جونم که مجنونم ، نباشی من نمی تونم
که باشه توی این قلبم کسی ، خانـــوم و خاتــونــم
دیگه دیره داره میره ، پیش چشمات دلم گیره
قسم به ناز اون چشمات ، دل من بی تو میمیره ...